یسع بن حمزه می گوید:من درمجلسی باامام رضا مشغول صحبت بودم وعده زیادی هم برای پرسش ازمسایل حلال وحرام جمع شده بودند که مردی بلندقامت وگندمگون داخل شد وسلام کرد وعرضه داشت من دوستی ازدوستداران شماواجداد شماهستم وازحج می آیم زادوتوشه ام گم شده اگرممکن است… بیشتر »